شیدای تو

یه روزنامه نگار عاشق و نوپا که آرزوهای بلندی داره و می‌خواد به همه ی اونام برسه

شیدای تو

یه روزنامه نگار عاشق و نوپا که آرزوهای بلندی داره و می‌خواد به همه ی اونام برسه

به نام او

سلام

تا حالا شده به راهی که این همه براش جون کندی شک کنی ...به خودت بگی نکنه استباه کردم نکنه ضایع شم نکنه ابروم بره ....

من الان دچار همون دردم و خدا قسمت نکنه خیلی بده...

آی مردم که در ساحل نشسته ساد و خندانید یک نفر در آب دارد میسپارد جان

نظرات 2 + ارسال نظر
مریم چهارشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:01 ب.ظ http://titanic.blogsky.com

آی مردم که در ساحل نشسته ساد و خندانید یک نفر در آب دارد میسپارد جان....

زیبا بود به من هم سر بزن خوشحال می شم

یلدا چهارشنبه 24 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 01:39 ق.ظ

کاش میشد دلمان اناری روشن بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد